...
.....
هر قصه‌ای یه قهرمانی داره
هر قهرمانی هم یه شخصیتی داره
شخصیت اون چیزیه که فقط قهرمان قصه داردش و نه هیچ‌کس دیگه‌ای
مثلا یه پسر توی یه مدرسه‌ی دخترونه
یه آدم سفیدپوست تو محله‌ی سیاها
یه آدم خوب تو باند آدم بدا
یه آدم بد توی کلیسا
یه خدا بین آدما
یه ٱدم قشنگ تو دهکده‌ی جذامیا
یه تضاد که پررنگ می‌کنه صاحبشو توی یه صفحه‌ی کمرنگ
قهرمان قصه‌ی من یه دختره که چشمای قهوه‌ای داره