نقش بازی کردن واسه یه رابطهی عاشقانه وقتی که توش نیستی ٬ وقتی که فکر و احساساتت جای دیگهست٬ با هر توجیحی هم که میخواد باشه ٬ دوستی ٬ محبت ٬ نایس بودن ٬ یا هر چیه دیگه غلطه. این یه قانونه ٬ قانون منه واسه من. این بدترین نوع دروغ گفتنه٬ خیانته٬ هم به خودت ٬ هم به اون دیگری ٬ هر چقدرم که هر دوتون احتیاج داشته باشین بازم هیچی توجیه نمیشه. هرچقدرم که به طرز احمقانه و بیمنطقی گیر احساسات کهنه و پوسیده مونده باشی ٬ یا هر چقدرم که اون چیزی که نداری لوس و کثیف باشه ٬ تا وقتی احساست واقعی نیست حق نداری به خودت و به کس دیگه ای دروغ بگی. هر چقدرم که بدونی اشتباه میکنی و فردا پشیمون میشی و اگه به روی خودت نیاری عادت میکنی. نباید این کار رو کرد. هر چقدرم که پوشا بودن رابطهها مهمتر از یکویک بودنشون باشه ٬ تا وقتی واقعاً حسش نکرده باشی نباید بهش دست بزنی. این جوری تا همیشه از خودت بدت میاد ٬ هیچوقتم پر نمیشی ٬ فرصت پر شدن رو از خودت تو آینده هم میگیری . زندگی و احساساتت رو به فرسایش میکشی و با قطره قطره خیس کردن لبات هیچوقت دیگه به خودت اونقدر فرصت نمیدی که به آب خوردن فکر کنی و شاید یه روز بهش برسی. باید صبر کنی.
صبر کن. هرچقدرم تلخ و دردناک ٬ درد بهتر از عذاب وجدان و احساس گناه و نرسیدن به دوست داشتن واقعیه.