...
مسافر از اتوبوس
پیاده شد:
«چه آسمان تمیزی!»
و امتداد خیابان غربت او را برد.
غروب بود.
صدای هوش گیاهان به گوش میآمد.
مسافر آمده بود.
و روی صندلی راحتی ، كنار چمن
نشسته بود:
«دلم گرفته،
دلم عجیب گرفته است.»
0