...

...
ـ اينجا كجاست؟
ـ كلاس رقص. منم معلم رقصم. رقص بلدي؟
ـ من شرم مي‌كنم.
ـ اين رقص نيست. راه رفتن تو خودش رقصه. برو بشين تماشا كن اين رقص توئه.
ـ تو به دنبال اين رنگ آمدي يا به دنبال اين رنگ.
ـ من اغواي راه رفتن تو شدم. زنانگي راه رفتن‌ات. ديوانگي‌ راه رفتن‌ات. اين مرا به دنبال خود برد. راه برو.
ـ پشت اين در چيه؟
ـ پشت اون در يه رازه.
ـ چه رازي؟
ـ هر وقت تو رازتو گشودي منم رازم رو مي‌گشايم.
ـ من رازي ندارم.
ـ براي چي كفش‌هات رنگارنگه.
ـ سرخشو بو كن.
ـ تو گريه كردن رو دوست داري؟
ـ نه. گريه كردن رو دوست ندارم. چون آرايشم پاك مي‌شه، زشت مي‌شم.
ـ داره قلبت تاپ تاپ مي‌كنه. تو يكباره عاشق شدي.
ـ نه من عشق‌رو دوست ندارم. وقتي مردها با منند، دوستشون ندارم. وقتي تركم مي‌كنند، عاشقشون مي‌شم.
ـ پس من رفتم