...

اینو مینویسم فقط به خاطر گل روی ایشون که حساب کار دستش بیاد :‌ یکی دوهفته پیش حنا و افسانه تولد یکی دعوت بودن شام باید میرفتن جایی ٬ طبق معمول سوتی و خلاصه کلی دیر رسیدن ! کلی آدم هم اونجا بودن (ایرانی) . اینا هم برای اینکه کم نیارن و یه دلیلی بیارن که موجه باشه (!) گفتن میثم بسکه قلیون کشیده بود حالش بد شده بود برده بودیمش بیمارستان . بعد هم که هیچ کی حرفشون رو باور نمیکنه اضافه میکنن خوب آخه مواد پواد قاطیش کرده بود دوباره زیاده روی کرده بود و اینا ... اینجوری بود اونا به شامشون رسیدن و منم تو ایلینوی معروف شدم :} راستی به یه سیاهه هم دوست شدم قرار ببرتم محل سیاها تو دان‌تان که توش آدم می‌کشن رو بهم نشون بده شاید یه کم هیجان زندگی‌ بیشتر شد !