آهای کاپیتان ! هیچ فکرشو کردی با کی میخوای زندگی کنی ؟ نه ... من واسه تو فقط یه همتیمیاَم ٬ یه همبازی ... یه اسباب بازی که بچه به بودنش احتیاج داره ٬ دوسش داره ... ولی قول میدم پام که به اون بیابونا برسه تنها کسی که آدرسمو بدونه تو باشی ... فقط تو رو تو خونهاَم راه میدم ... فقط با تو همخونه میشم ... فقط واسه تو ساکت میشم ... پس تا اونروز ٬ تو مهرهها رو بچین ٬ منم یه مهره ٬ یه سایه ! تو بازی بده ٬ منم بازی میکنم .. اگه بردیم سرمون رو میگیریم زیر آب سرد ؛ اگه هم باختیم ٬ من عصبانی میشم و ساکت میمونم ... آهای کاپیتان ! من بیرونم ٬ من توُ نیستم ... من نیستم ٬ هیچی نیستم .