بعضی وقتا هم باید چشات رو ببندی و با بیرحمی بری ... خب اینجور وقتا ٬ اون لحظهی آخر ٬ خودت به خودت که پشت پا زدی خوردی تو همون دیواره ٬ میفهمی نباید چشات رو میبستی ٬ آدم با چشم بسته کجا میخواد بره ؟
محبت و وابستگی شدیدی احساس میکنم نسبت به اون دیواری که من هی و هر دفعه محکم تر دارم میخورم بهش . دوسش دارم !!