and i dream my destiny ...
فکرشو بکن ٬ آدم PhD کامپیوتر از دانشگاه چهارم آمریکا بگیره ٬ بعد بره ۲ سال کار کنه ٬ (نه نه ٬ زن نگیره یه وقتا) بعد بیاد بیاد بره بشه یه چوپون تو یه دشت پر از گل و علف با کلی گوسفند . بعضی وقتا هم بیاد شهر چپق بکشه . دیگه ... هیچی همین . دیگه هم هیچی . آره آره ٬ هیچی هیچی ! حتی فکر کردن بهش هم خیلی تحریک کنندهست و هیجان انگیزه . من این کار رو میکنم.
پ.ن. تکلیف عشق چی میشه این وسط ؟ بین این همه گوسفند ٬ نیمهی گمشدهی من کدومه یعنی ؟! راستی کسی هست که حاضر بشه زن یه چوپون دیووونه بشه ؟