...

آهای اونایی که امشب تو ونکوور مهمونی افطار این دختره دعوتین ٬ اگه دیدین یه هو رعد و برق و اینا شد نترسینا ٬ من دارم طی الارض میکنم بیام اونجا مثکه بوی خوراکی میاد. راستی من دلم مریم و سارا و روزبه و سارا و ترایدنت و مونا و روزبه و بهارک و مهران و بازم مهران و بازترم مهران و مهران و ای بابا مثکه بازم مریم و بازم ترایدنت و خلاصه همه‌ی ونکووریا رو میخواد . چه خبره این همه آدم با هم تو اس‌اف‌یو و یو‌بی‌سی جمع شدین آخه !! خلاصه اینکه من دارم میام اگه مشکل خاصی پیش نیاد وسط ربنا گفتن تلویزیون دو سه تا رعد و برق که زد من یه هو وسط سفره ظاهر میشم. میدونین که من چون خیلی کم غذام لازم نیس که خودتون رو زیاد تو زحمت بندازین . هرکی یه کم از غذای خودش به من بده بسمه .