حیلت رها کن عاشقان دیوانه شو دیوانه شو ...
کدامتان میدانید دنیای یک دیوانهی دیوانهی دیوانه چگونه است ؟!!
حاضرم نیمی از همه چیزم ( و همهی همهی همه چیزم ) را بدهم تا در دنیای دیوانهی دیوانهی دیوانه ای جا بگیرم و از حدقه چشمان او ببینم . راستی نیم دیگرِ همه چیزم را نگه داشته ام تا شاید روزی طبیبی بیابم که علاج درد بداند و بدین نیمِ دیگرِ همهچیزم سودای دیوانگی کنم.
.
.
گر سوی مستان میروی
مستانه شو مستانه شو
این نوا دارد مرا سوهان میکشد ... دوباره احساس در خود نگنجیدنم گرفته ... ، احساس سرما ، اینجا همه چیز سرد است ، من دوباره سردم شده ست ...
هم خویش را بیگانه کن
هم خانه را ویرانه کن
وانگه بیا با عاشقان
همخانه شو همخانه شو
میدانی دلم کویر میخواهد ... دلم تنهایی کویر را میخواهد ٬ سکوت کویر ٬ آسمان کویر ... باران کویر ! کاش اینجا بیابان داشت .
download
این صدا ٬ این ساز ٬ این ضجهها مرا دیوانه میکنند ...