اگه کسی فکر کرده که من از طریق این وبلاگ باهاش حرف میزنم یا حرف زدم یا چمدونم روی صحبتم با اون بوده یا هر چی تو این مایهها اشتباه کرده (البته بعد از اینکه دوباره شروع کردم به نوشتن منظورمه ). من وبلاگم اصلاً هیچ ربطی به آدمایی که میشناسم نداره و خوانندههایی که منو نمیشناسن رو خیلی هم بیشتر ترجیح میدم هرچند با همه صحبت میکنم بیشتر از همه هم با خودم . اگه هم دیدین یه روز من خیلی شنگولم یه روز خیلی ناراحت اصلاً معنیش این نیست که خودم هم آینهی وبلاگم هستما ... از سری جدیدی که شروع به نوشتن وبلاگ کردم حالات روحی من کاملاً مستقل از وبلاگم بوده (یعنی سعی میکنم اینطور باشه) هرچند منظورم جنبههای روحیه نه فکری. دیگه اینکه خیلی از پستام هم از تو آرشیو نوشتههایی که هر از چندی مینویسم و پست نمیکنم. پس ممکنه من یه چیزی پست کنم که دو سه روز پیش نوشته باشم و یا حتی دو سه ماه پیش یا دو سه سال پیش . ممکن که چه عرض کنم تا حالا خیلی شده. دیگه اینکه من اگه بخوام به یکی تو وبلاگم حرف بزنم اسم میارم یا مطمئن باشین یه جوری حرف میزنم که عمری خودشم نفهمه مگه من بهش بگم ولی خوشم نمیاد از این کار . دیگه اینکه عمری هیچکدومتون نمدونین من واسه چی وبلاگ مینویسم پس تحلیل هم نکنین (چرا خودم میدونم .. خودم خودمو خوب میشناسم دیگه ! ) فلسفه بافی هم نکنین سر جدتون ... هرکی یه جوره . درسته که generalization و abstraction خیلی چیزای خوبین و منم خیلی دوسشون دارم ولی نه وقتی که آدما مطرحن. خلاصه اینکه خیلی چاکریم. بای بای.