...

همیشه فکر می‌کردم تصادف با آدم هرچقدر هم که دردسر داشته باشه یه خوبی داره اونم اینه که ماشین خسارت نمیبینه و ضرر جانی هم داشته باشه٬ ضرر مالی نداره !! ولی مثکه ما شانسمون خراب تر از این حرفاست !! خلاصه اولین تصادف دوران رانندگیم٬ امروز با یه آدمه بود !! به من چه وسط خیابون داشت راه میرفت منم که بوق زدم دیگه تقصیر خودش بود باید میرفت کنار !! بدیش این بود که بعد تصادف دعوا شد . منم یه حساب کتاب کردم دیدم فراز هم هست٬ قفل فرمون و چاقو ضامن‌دار هم که دارم٬ خلاصه بعد از تصادف یه دعوایی هم کردیم که مدتی بود دور شده بودم. فقط تیکه‌ی بدش این بود که ساعت ۱۱:۳۰ شب از پاسگاه ولمون کردن :( حالا از همه‌ی این حرفا که بگذریم خدا بخیر کنه این امتحان ریز ما رو که مثلاً قرار بود امروز دوستان بهمون یاد بدن!! امروز هم که اینجوری گذشت . اگه فردا هم نتونم بخونم افتادم !!

راستی امروز از معاون آموزشیمون یه نامه گرفتم واسه مسؤول کارگاهها به این مضمون که اگه حضرات لطف کنن منو این ترم نندازن کارگاه ممکنه که فارغ‌التحصیل بشم !! می‌بینین تو رو خدا !! من معدلم بالای ۱۶ بود و تاحالا درسی رو نیفتاده بودما !! از وقتی که پذیرش و بورس ایلینویز اومده شدم یه پا اراذل اوباش !! باید از یه طرف با نامه و تکدرس و این حرفا واحدام رو پاس کنم٬ از یه طرف هم یا نصفه شبی از پاسگاهها باید جمعم کنن یا ... !!