|
...
از دروغ بدم میاد ... بهش دروغ گفتم ... از خودم بدم اومد ... ولی مجبور بودم که بهش دروغ بگم ... خوب پس٬ بالاجبار از خودم بدم میاد :( ... ولی یه روز جبران میکنم ٬ یه روزی راستش رو میگم ٬ یه روزی میگم که امروز دروغ گفتم ٬ یعنی دروغ که نگفتم ٬ ولی راستش رو هم نگفتم ٬ شاید هم مصلحتی بود ٬ ولی حالم از این مصلحت اندیشی هام به هم میخوره ٬ حالم از خودم بهم میخوره ٬ منتظرم ٬ منتظرم تا وقتش برسه که برم پیشش و راستش رو بگم ٬ منتظرم تا اون وقتی که ... ولی فعلاْ تا اون موقع از خودم بدم میاد. سایهی نمناک و سبزت هر چه از من دورتر خوشتر٬ بیم دارم کز نسیم ساحر ابریشمین تو٬ تکمهی سبزی بروید باز ٬ بر پیراهن ِ خشک و کبود من. همچنان بگذار تا درود دردناک اَندُهان ماند سرود من. |