...

میترسم . خیلی میترسم.
از حماقت دوستا، از کوته فکری آدما، از تنهایی خودم، از این آینده ی گنگ و مبهم، از این هرچه ممکن، از گناه، از برداشت های بد مردم، از بیماری بابام، از غصه خوردن مامانم، از حال و روز داداشم، از خودم، از عاشق شدن، از یأس، از غرور، از نومیدی، از تنهایی، از کم آوردن، از کم آوردن، از کم آوردن ...