گل سرخ و گل زرد...
گل سرخی به او دادم، گل زردی به من داد ... !
برای یک لحظه ی ناتمام ، قلبم از تپش افتاد ...
با تعجب پرسیدم: مگر از من متنفری ؟!
گفت: نه ! باور کن نه ! ولی چون تو را واقعاً دوست دارم نمیخواهم پس از آنکه کام از من گرفتی، برای پیدا کردن گل رزد، زحمتی به خود هموار کنی ...
***
... وفا به قیمت جان هم نمی شود پیدا !