...

مثکه فهمیدم قاصدک چه خبری برام آورده بود:

امروز صبح که از خواب پا شدم دیدم یه آقایی به نام جهنم به من میل زده و برام آرزوی موفقیت کرده هر جا که هستم و هر جا که میرم ٬ و گفته که خیلی متأسفه که نمیتونه من رو فعلا قبول کنه ... شاید به هر کس دیگه ای یه نامه از جهنم می اومد که ما شما رو تو خودمون راه نمیدیم خوشحال میشد ولی ...
آخه چرا ؟!! اونم امروز باید نامش بیاد که من کم کم تصمیمم داشت عوض میشد ؟!!‌ وقتی میگم روزگار یه چیزی رو نخواد دیگه منشه کاریش کرد بازم بگین نه !! بازم بگین تو خودت دوست نداری ... تو خودت بدی !!‌
من اگه ...
آخه ...
ولی ...
.
.
.
واااااااااااااااااااااااای ... سرم داره میترکه از ضربان .


تکمیلی: آقای جهنم یا به عبارتی Mr. Pavol Hell در واقع Graduate Advisor مربوط به دانشگاه SFU یا همون Simon Frasor University تو کانادا میباشد. با اینم حساب دیگه مجبورم برم Illinois و مجبورم که هر جوری شده VISA ی آمریکا رو بگیرم !!

پ.ن. VISA ؟!! به قول شاعر : شتر در خواب بیند پنبه دانه !!