|
...
چون سبوی تشنه ... از تهی سرشار ٬ جویبار لحظه ها جاریست . چون سبوی تشنه کاندر خواب بیند آب ٬ واندر آب بیند سنگ ٬ دوستان و دشمنان را میشناسم من . زندگی را دوست میدارم ؛ مرگ را دشمن . وای ٬ اما - با که باید گفت این ؟ - من دوستی دارم که بدشمن خواهم از او التجا بردن . جویبار لحظه ها جاری . - م. امید |